صد دشنه بر جانم زدند
تا خوب ویرانم کنند
ویرانه ام ویرانه ای
از خنجر یاران خویش
هر دشنه ای جانم گرفت
دندان به لب انداختم
اما دلم پنهان نشد
تا دشنه ای دیگر زدند
لبها زدندان خون شده
اما هنوز آماده ام
تا دشنه ای دیگر زدند
یک دشنه از یاران خود
به خارچشم ازدشمنان
دشنه ی یاران به دل
تیرهگی از دل ستد
خار چشم دشمنان چشمم
به تاریکی برد
شهرام
سربه زیر وسخت
شهرام
جمعه 13 خردادماه سال 1384 ساعت 04:48 ب.ظ
hich deshneiii toroo az pay dar nemiyaree man bavar daram.....kheyliii ziba bood ....vagean ziba bood
سلام شهرام اگه خوشت نیومده متاسفم اگر هم که آره خوب ما اینیم دیگه راستی تشکر یادت نره یوها ها ها ها ها
سلام از اینکه زحمت کشیدی ممنونم ولی اصلآ جالب نشده
اگه میشه برشدار