سجده آخر

سحرگاهان دوباره لحضه آخر نمازم را قضا کردم

برای بودنت پیشم خدارا هم صدا کردم 

تو بی من رفتی و اینجا مرا تنها رها کردی

همان لحضه میان سجده آخر از این دنیا ودا کردم

که بعد رفتنت بودن برایم پوچ و بی معنیست

نمی خواهم زمین را پس زمانم هم فدا کردم