همچی آرام است...

همه چی آرام است٬ همه در فکر خفای غم خود می کوشند عشق گویا که پشیمان شده است که به دنیا آمد گفتنیها همه از روی هوس، عشق در کالبد سکس بدن گم شده است همگی می ترسند،مادر از سوی پدر، پدر از عالم غیب خواهرم از همسر و برادر که چه تنها شده از ترس زنش و تو از ترس خودت به زمین می چسبی، چه زمین گندی من از این جتذبه اش می ترسم پس منم می ترسم اما من از این ترس زمین آسمان می خواهم