من یه دانشجویم؟!

اهل درسم من...روزکارم هی...بدنیست,جیب خالی دارم.

خرده بولی,سرسوزن عقلی,

استادی دارم بهترازعزرائیل,درسهایی,بدتراز تلخی زهر عسل

وکلاسی که دراین دانشکاست, جنب آن دستشوئی , جنب آن سلف خراب.
من یه دانشجویم؟!
هیکلم نی قلیون, جشمهایم کم سو, کله ام هم بی مو,درس کفاره من
من جنون را هردم, لابه لای جزوه ها می بینم,

در جزوه من جریان دارد چرت,جریان دارد برت,

همه فکروتوانم متزلزل شده است,جزوه هایم را وقتی می خوانم

که امتحانش را استاد,کفته باشد فرداست,

برکه تقلب رامن, درغفلت استاد عزیز,می خوانم, با خونسردی خود,
اهل درسم من, بیشه ام بیکاریست
کاهکاهی, درمی روم از توی کلاس, میروم تا تریا,

تاکه با خوردن جای وشکلات, این دل سوخته ام خنک شود
جه خیالی,جه خیالی...میدانم,از بس ناجاریست,خوب می دانم,

آخر ترم هم باز کار من زاری و در به دریست